loading...
همه چیز
آخرین ارسال های انجمن

ثروت

پول چیزه خوبیه ولی با خودش درده سر هم داره...؟!


دو درويش در راهي با هم مي رفتند.يكي بي پول و ديگري پنج دينار داشت.

اين بي پول بي باك مي رفت وهرجايي مي رسيدند چه ايمن بود چه مخوف

به آسودگي مي خوابيدوبه چيزي نمي انديشيد.

اما ديگري مدام در بيم وهراس بود كه مبادا پنج دينار از كف بدهد...

بر چاهي رسيدند كه جاي دزدان و راهزنان بود.

اولي بي پروا دست وروي خود شست وزير سايه درختي آرميد درهمين حين متوجه شد دوستش با خود چه

كنم چه كنم مي كند!

برخاست از او پرسيد :اين چندين چه كنم براي چيست؟

گفت:اي جوانمرد!

با من پنج ديناراست واين جا مخوف است و من جرات خفتن ندارم...

مرد گفت: اين پنج دينار به من ده تا چاره ي تو كنم.

پنج دينارازوي گرفت ودر چاه انداخت وگفت:

رستي از چه كنم چه كنم.

ايمن بنشين ايمن بخسب وايمن بروكه؛ آدم فقير دژي است كه نمي توان فتحش كرد.




ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظر شما مطالب رو توی انجمن بگذاریم یا توی وبلاگ
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 9
  • بازدید ماه : 11
  • بازدید سال : 11
  • بازدید کلی : 1,295